پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار


پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار

پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار


پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار

پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار


پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار

پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار


لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار

لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار
لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار
لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار
لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار
لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار
لب ها بنفشه رنگ ز تب های بیقرار
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
زان خط و لب که هر دو بنفشه به شکرند
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
وقت بنفشه دارم سودای بی شمار
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
من چون بنفشه بر سر زانو نهاده سر
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
زانو بنفشه رنگ تر از لب هزار بار
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
همچون بنفشه کز تف آتش بریخت خوی
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
زان زلف چون بنفشه دل من بسوخت زار
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
سودا برد بنفشه و شکر چرا مرا
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
زان شکر و بنفشه به سودار رسید کار
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
از بس که غم خورم ز سپهر بنفشه رنگ
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
خاقانی بنفشه دلم خواند روزگار
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
بازار دل بنفشه صفت تحفه ای کنم
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
تا دستهٔ بنفشه نهم پیش شهریار
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
سلطان اعظم آنکه به تیغ بنفشه فام
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
اندر دل مخالف دین شد بنفشه کار
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
تیغ بنفشه گونش برد شاخ شر چنانک
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
بیخ بنفشه، بوی دهان شراب خوار
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
گر پیش ما به بوی بنفشه برد نمک
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار
تیغش نمک تن است به رنگی بنفشه وار